دوباره سیب بچین حوا... خسته ام. بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
هوای سرد و دوست ندارم. دلم می خواد عضلاتم رها باشه. خورشید بهم انرژی میده. لباس زیاد خفم میکنه. آسمون ابری دوست ندارم. همه ساکتن.
اینجاست که شاعر میگه:...هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان. نفسها ابر، دل ها خسته و غمگین، درختان اسکلت های بلور آجین، زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه، غبارآلوده مهر و ماه، زمستان است...
اینجاست که شاعر میگه:
پاسخحذف...
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان.
نفسها ابر، دل ها خسته و غمگین،
درختان اسکلت های بلور آجین،
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه،
غبارآلوده مهر و ماه،
زمستان است...