۱۳۹۱ خرداد ۱, دوشنبه

گلاب ریختم تو شربت. آدم بوی گلاب میشنوه ناخودآگاه دلش میخواد حاجت بخواد :)
آدم دردش ضربدر تعداد آدم هایی که ازش خبر دارن میشه.
حتی اگه خودت درد و دلی گفته باشی بعدش احساس خلاء میکنی.
از جمع هایی که توش نگران سوتی دادن باشم بدم میاد. از اون جمع ها که همه منتظرن.
 آدم ها "شوخی" میکنند. میشود گاهی اوقات جواب نداد و به شوخی اشان خندید و سکوت کرد.
ناخودآگاهِ آدم ها وقتی یکی افسرده است و دیگه به جمع انرژی نمیده نگران کم شدن خوشی ایه که همیشه اون آدم بهشون میداد نه نگران حال اون آدم.
این روزها زمین و زمان موسیقی خوب میرسانند و من را زنده نگه میدارند.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه

ای میل سه ثانیه ای میرسه و ما انقدر دوریم....
نمیدونم چرا آدم ها همیشه تلاش میکنن سریع خوب شن!
این دفعه میخوام طول بدم خودش خوب شه. حس هایی که باهاشون زندگی میکنی و کنار میای دردشون کمتره تا اون هایی که مسکن واسشون میخوری و هر آن نگران از بین رفتن اثر مسکنی.
آدم با استرس زندگی کن نیستم.
سلام.
سلام.
خوبی؟
نه.
قبول که کنی حالت بده بهتر میشی. هی تلاش نکن خوب باشی. 
تنهایی خوبیش اینه که تا ته ته اونی که دلت میخواد اخم میکنی خالی میشی.

... خودم را میزنم به بیداری ...

از شعر دیوانگی
گروس عبدالملکیان
مجوعه شعر حفره ها
... جایت در زندگی درد میکند ...


از شعر زخم
گروس عبدالملکیان
مجوعه شعر حفره ها

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه

موفقیت یعنی احساس  خوشبختی نه تعریفی که ما آدم ها بهش نسبت دادیم.
دوس دارم جایی که خوش ترم بزرگ شم. نه یه جا "موفق" شم برگردم.
مسیر واسم مهمه نه مقصد. چرا هیچکی این رو نمیفهمه؟
آدم با صد نفرم که درد و دل کنه تا به اونی که باید نگه دلتنگیش نمیره.

ح ح

آدم فکر میکنه ترجیح میده کسی تو زندگیش نباشه که سختی دوریش به همه ی دردهاش اضافه نشه,
ولی الان بعضی وقت ها دلش میخواد باشه و زنگ بزنه تا صداش رو میشنوه هق هق گریه کنه و بهش ابراز دلتنگی...

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۶, سه‌شنبه

حالم از اون بدهاست که خوب نمیشه و فقط باید باهاش کنار بیام
از این حال بدی ها و روش های زندگی متنفرم. ممکنه خیلی از حال بدی های زندگی کنار اومدنی باشه ولی اون ها اتفاق هاییه که دست خود آدم نیست. دوست ندارم تصمیمات زندگی خودم چنین کیفیتی بهش بده.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه

دلم گرفته
دلم میخواد با یکی که هیچ حسی بهش ندارم حرف بزنم...
تو این دو روزه شاید 50 60 بار در کوی عشق قربانی رو گوش دادم
مارا به جز خیالت فکری دگر نباشد...
نمیدونم دلتنگ کیم دقیقا. 
میدونم

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

 
دوســـت دارم این رو نوک پنجـــــه بلند شدن ها رو
و بوســــیدن لب های تـــــــــو را
همان لحظه هایی که تو یک عالمه مــَــــرد می شی
و مــَـــــن یک عالمه زن !!