۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

اگه قابلیت کنترل اشکم رو خدا بهم داده بود، بعضی هارو بغل می کردم و یک دل سیر فشار میدادم.
الان به خاطر اینکه هم بقیه بغضشون نترکه و شیر چشمای خودم هم وا نشه که لامذهب قطعی تو کارش نیست، از یه طرف سریع خداحافظی می کنم و میرم بیرون. از طرف دیگه هم اینجوری خداحافظی محکم و دل سیر باهاشون نکردن تا آخر عمر رو دلم می مونه و حسرتشه که سنگینی میکنه.

۱ نظر: