مثلا اونو میفهمم که اگه داری با تلفن صحبت میکنی و پدر یا مادر ازت خواسته ای دارن احترامشون واجبه و به راحتی میتونم قطع کنم. ولی نمیدون در این حدشم لازمه که در حال صحبت با تلفن٬ پدر یا مادر یه مطلب معمولی و میخوان مطرح کنن که بعدا هم میشه عنوان کرد. اون موقع هم شایستس که تلفونو قطع کرد به خاطر اونها؟ گیرم بین ارزش و احترام پدر مادر و رعایت آداب اجتماعی و ارزش گذاری برای بقیه ی آدمهاییه که باهاشون در ارتباطیمه.
یه جورایی اصلا تعادل برقرار کردن بین این دو قشر عادلانست یا حتما پدر و مادر سهم بیشتری میبرن حتی به قیمت خیلی چیرا؟
از اون طرف آقای بهجت و میبینم که چون پدرشون میدیده خیلی ایشون عبادت میکنن و دارن خودشونو خیلی به زحمت میندازن٬ ایشونو از این کار منع میکننو فقط میگن باید واجباتتو انجام بدی. و آقای بهجت به خاطر حرف پدرشون تا زنده بودن پدر همین کارو میکردن. با اینکه تازه عبادت کاملا امری شخصیه!!!!!! از این طرفم خیلی جاها احساس میکنم مردم و از خودم میرنجونم اگه بخوام مطاع امر پدر و مادرم باشم. البته میدونم که با برخورد مناسب میشه از این رنجش جلو گیری کرد ولی چون حق پدر مادر و میزان احترامشونو هنوز نمیدونم٬ حق مردم واسم بزرگ جلوه میکنه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر