۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

قول

این روزا همه واسه کار نکردن رو شخصیت خودشون یا تصمیم نگرفتن برای جلو گیری از عکس العملای نا مناسب تو شرایط نا گوار٬ یه بهونه ی خوب دارن . اون اینه که: هیچ وقت جای اون آدم نبودی که بدونی تو چی کار میکردی. هیچ وقت تا اتفاق برات نیوفته نمیدونی چی کار میکنی. تا گرسنه نمونی نمیتونی شعار بدی بگی دزدی نمیکنم. تا عزیزتو نکشته باشن نمیتونی جای خیلی ها باشیو بگی من بودم رضایت میدادم. تا جای اون نباشم نمیتونم بگم من اگه بودم این کارو نمیکردم. آدم تو ناراحتی دست خودش نیست و و و


آره دیگه. بههونه خوبیه. چون جاشون نیستیم٬ نمیتونیم هم خودمونو جاشون بذاریم و رو شخصیتمون پیشاپیش کار کنیم که اگه خدایی نکرده یه اتفاق ناگوار واسمون افتاد٬ آدم باشیم و کاری که درسته بکنیم.


فقط نمیدونم چرا همیشه میتونیم خودمونو جای بچه پول دارا بذاریم و تصور کنیم اگه ما به جای اونا بودیم چطوری خرج میکردیم...


تمرین کردن کسیو نمیکشه. فقط انسان ترت میکنه. همین. فوقشم تو موقعیتش نمیتونی به قولت عمل کنی ولی حداقل یکم بیشتر دلت میلرزه.


قبل از خیلی حوادث آدم میتونه خیلی قول ها بده.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر