۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

این پست رو خوندم 
بینیم پر شد از بوی بهار نارنج. یکی از خوشبو ترین و خوش مزه ترین هدیه های طبیعت. دلم میخواد برگردم ایران یه خونه برا خودم درست کنم پر از سبزیجات معطر و عرقیجات و گیاه تازه و صفا و صمیمیت. تو قندونم هل بریزم با یه شکلات خوری پولکی با طعم لیمو. تو چایی بهار نارنج تازه دم کنم و کنار کوفته های شامی سر سفره ریحون و لیمو ترش کوچیک. سر سفره یه تنگ دوغ تو پارچ لعابی  با پونه ای که مامان خشک کرده باشه وشربت به دونه با چند تا برگ نعنای تازه. شربت گلاب و قند با چند تا گلبرگ محمدی تازه. مربای گل محمدی درست کنم با نون زیره. رو میز بادوم و کشمش سبز و گردو. دارچین بریزم رو پنکیک و نبات زعفرونی تو چای.
زندگی ای که با instant coffee 3 in one پر شده باشه آدم هاش خود خواهن و لبخند لباشون پشت دریچه ی چشم هاشون خشکیده. دلم برا روزگاری که مردم محکم دست میدادن تنگه. آدم ها دیگه از خودشون حرف نمیزنن که شادی و لطافت روحشون به غارت نره. همه تشنه ان. دیگه هیچکی تو حوض هندونه نمیندازه.  ساندویچی ها دیگه پیاز و جعفری نمیریزن.
صندلی چوبی کنار پنجره با شمعدونی لب طاقچه اش رو تو کارت پستال ها به هم هدیه میدن فقط.
کوش اون روزها که نوبرونه ی گیلاس زرد و قرمز کردن بهونه ای بود که کل فامیل دور هم جمع شن؟
تو هوایی که بوی حسادت میده هرکاری میکنم گلدون هام زنده نمیمونن.

۲ نظر:

  1. حکایت آن غریب که فشار ماه مبارک توان خواندن از وی گرفت۲۷ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۵۲

    این لینکی که گذاشتید ربطی به آنچه نوشتید نداره. در نگاه اول آدم فکر می کنه خواسته‌اید نوشته‌ی ترگل را نقل کنید بعد می بینی ای دل غافل این پست عبارت است از حسرتِ
    "هل... با یه شکلات خوری پولکی با طعم لیمو. تو چایی بهار نارنج تازه ... کوفته های شامی سر سفره ریحون و لیمو ترش کوچیک. سر سفره یه تنگ دوغ تو پارچ لعابی با پونه ای که مامان خشک کرده باشه و شربت به دونه با چند تا برگ نعنای تازه. شربت گلاب و قند با چند تا گلبرگ محمدی تازه. مربای گل محمدی .... با نون زیره. .... بادوم و کشمش سبز و گردو. دارچین ... رو پنکیک و نبات زعفرونی تو چای"
    بیچاره ترگل که مطلبش وجه‌المصالحه شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حسرتی در کار نیست. وصف زندگی ایده آلیست که میشه با خاک حاصلخیز اون کشور داشت و کسی قدر نمیدونه و من یک روز برای خود خواهم ساخت
      2. قرار نیست ربطی به پست نرگل داشته باشه. نوشتم پستش رو خوندم من رو به این حال و حوایی که وصف کردم برد. حالا کامنت شما جریانش چیه نمیدونم :)

      حذف