۱۳۹۱ تیر ۱۰, شنبه

کلا هدیه آماده کردن و کادو کردن و ریزه کاری هاش رو درست کردن و دوست دارم. کادوش که میکنم تو خونه که راه میرم هی یه نگاه بهشون میندازم و از خوشگلیشون شاد میشم. آدم ظریف کار و درست کادو کن و صاف قیچی کن و چسب رو بی چروک بزن نیستم ولی حسم رو قاطی کادو کردن رو دوست دارم. کارت خوب و مهربون میخرم ولی توش بدخط مینویسم. کلی میگردم آهنگ های خوب رو سی دی میزنم ولی روش با خط خوردگی مینویسم. بعضی وقت ها که میخوام عوض کنم مرتب تر بشه میبینم Signature ام از بین میره. مثل آشپزهایی که Signature Dish دارن. باید خاص باشه که خیالم راحت شه ولی اگه واسه مرتبیش تلاش کنم دیگه معلوم نیست ماله منه. حسم قاطیش نمیشه.
کلا هدیه قیمتش واسم مهم نیست. میل داشته باشم کم و زیادیش فرق نداره. دلم میخواد خدا انقدر بهم بده که همیشه بتونم اونی که دوست دارم رو واسه کسی بخرم. یه چیز که میپسندم دیگه غیر از اون راضیم نمیکنه. ولی کلا هدیه ارزون خریدن بهم نیومده. ارزون که میگیرم انقدر مخلفاتش رو زیاد میکنم و انقدر از اون Signiture ها بهش اضافه میشه که ناخودآگاه قیمتش میره بالا. بعضی وقت ها کاغذ و جعبه کادوم از خودش گرونتر میشه.مهم نیست. کلا کادو دادن و واسه خوب بودنش تلاش کردن رو دوست دارم. حتی وقتی تو ظرف یکی میخوام یه چیز پر کنم و خالی ندم واسم مهمه چی باشه و چطوری کیکی که واسه کسی درست میکنم هم مثل کادو ها کلی رو میز نگاهش میکنم قبل از اینه برم. نه چون میخوام همه چیش مرتب باشه. چون دوسش دارم. :)

۱ نظر: