۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

ریشه یابی غم همراه با استرس و خستگی روحی امروز و الان:

1. باید با بابا مباحث مالی مطرح کنم.
2. دلار شده 1900
3. امتحانم رو بد دادم. از خودم بدم میاد.
4. تولدم بود. دوست های فیلیم واسم از یوتوب آهنگ تولدت مبارک فارسی گرفته بودن و یه کیک و شمع یه نفره. میدونستم یه کاری میکنن امسال ولی اینکه خودم مثل هر سال به کل کلاس شیرینی ایرانی بدم, بعد چنین حرکتی بزنن و وقتی سایز کیک رو میدیدی که در مقایسه با کیک هایی که همیشه از من سهم گرفته بودن و واسه دیگران خریده بودن بیشتر تنهاییم و از سر بازکنیشون بهم یاد آوری میشد تا خاطره ی خوش تولد. صمیمی ترینشونم بهم کادو نداد. کلاااااا نه کادو میخواستم نه کیک نه تولد نه هیچی. میخواستم بعد یک سال و نیم قدرم و بیشتر بدونن. همین.
5. کلا تا حالا تجربه ی به جایی وصل نبودن کردی؟ از امتحان که میام بیرون کس خاصی نیست که برم پیش اون. وارد کلاس که میشم کس خاصی نیست که بشینم پیشش. وقت ناهار که میشه کسی خاصی نیست باهاش باشم.
6. استادا درس نمیدن. همه رو میگن از رو کتاب بخونید. حس دانشگاه غیر حضوری دارم. به زور باید یاد خودم بندازم این همون پزشکییه که میخواستی. ذوق کن. و الا هر ثانیه دلم میخواد برگردم ایران. جزوه های فارسیم رو لازم داشتم باز کردم. کوفتم شد. هوایی شدم.
7. چاق شدم. رژیم نمیتونم تو درس ها بگیرم. بدم میاد از هیکلم.
8. تین ایج کراش Taylor Lautnerام دوباره اود کرده. تنهام. یه خری نیست هم زبون ما باشه تو این دنیا میبینیمش دلمون پروانه ای بشه و عاشقش باشیم.
این حرف ها خلاصه.
در حدی که دلم میخواد بخوابم.

۱ نظر:

  1. طاهره امروز وقتی داشتیم از یونی برمیگشتیم یهو یادت افتادم کلی بارون میمومد...برات دعا کردم که تنهاییت سر برسه انشالا...خلاصه که ما به یادت بودیم وقتی له له از یونی برمیگشتیم...شاید دعای امروز که به دل ما افتاد نتیجه نگاه اون بالای باشه...س.ر

    پاسخحذف