۱۳۹۱ مرداد ۱, یکشنبه

فاحشه ای پیر، نگاه خسته اش را به زمین دوخته بود،
سیگارش بین انگشتانش دود میشد و آهسته زمزمه می کرد: روز قیامت خدا شاید مرا ببخشد،،

امّا من هرگز خدا را نمی بخشم..
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر