۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه

یادمه یه دفعه تولدم خونه یکی از دوستامون بودم. باباش مامانش یکی دیگه از دوستام و مامانش بودن. دوتا دوستام میرقصیدن. تنها مردمون بابای یکیشون بود. داشتم با خودم فکر میکردم یکی که جلو باباش میرقصیده اون یکی هم که طبق چیزی که تو مخ ما کردن جلو نا محرم. یعنی یه فرشته تند تند داره برا یکیشون گناه منویسه و برا اون یکی نه.
تصویر سازی جالبی واسم از دین کردن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر