۱۳۹۳ آبان ۲۵, یکشنبه

یکی از اعتراضاتی که به جمهوری اسلامی وارد میکنند اینه که سعی میکنه همسان سازی کنه، تفاوت ها و خلاقیت و شخصیت ها رو سرکوب میکنه و میخواد همه یکسان رفتار کنن و باور داشته باشن و پوشش کنن. در چنین جوامعی نسبت به شناخت آدم ها خیلی دچار اشتباه میشیم چون خود آدم ها به راحتی میتونن زیر چتر همسان سازی پنهان یا گم شن. ولی به نظرم افراد دیگری با تصور مقابله با پدیده ی مطرح شده ایده و حرف هایی دارن که از نظر من کاملا در همون راستا هست و چه بسا بدتر. شاید جمهوری اسلامی سعی بر پاک کردن و یکسان سازی اعتقادات و افکار اکتسابی آدم ها داره ولی افراد مقابل اون یه جورایی سعی بر یکسان سازی فطرت و گرایشات و خواسته ها و تفاوت های طبیعی آدم ها دارن. مفاهیمی چون "مرد و زن فرقی نداره و مرد و زن یکیه و بعضی تفکرات تبعیض جنسیتیه و Just friend های دختر و پسر و من به تو مثل خواهرم نگاه میکنم و جلو من راحت باش و تو مث داداشم میمونی و  تو و و " این ها از نظر من نادیده گرفتن و کمرنگ کردن زیبایی های خلقته. زیبایی ای که خیلی جاها از تفاوت و تناقض ایجاد شده. همونطور که آدم ها با شخصیت ها و سن و سال و نژاد و افکار و اعتقادات مختلف نیازهای متفاوتی دارن، آدم ها با جنسیت های مختلف نیازهای متفاوتی دارن که باید بهشون پرداخت. راه حل برقراری تعادل در جامعه پرداختن درست به نیازها و تفاوت هاست نه همیشه یکسان سازی اون ها. 
پستی در فیس بوک دیدم که به شخص نویسنده و افکارش احترام میذارم و هدفم از شیر کردنش  مثالیه برای تفهیم حرفم نه چیز دیگه. در مثال هایی که برای سکسیست بودن آوردن تک تکشون تو ذهنم برداشتی متفاوت دارن. ایشون اعتقاد دارن اگه تو اتوبوس پاشی خانمی بشینه سکسیست هستی. یا اگه ایشون توقع داشته باشه شما پاشی سکسیست هست. نمیشه اینطوری نگاهش گرد که یه خانم از لحاظ آناتومیک و فیزیولوژیک توده ی عضلانی کمتر و ضعیف تری از یک مرد داره و همین باعث میشه ایستادن فیزیکی براش کار سخت تری باشه و فرهنگ پا شدن برای یک خانم شاید از اونجا اومده باشه؟ ایشون اعتقاد دارن اگه برای غذا پختن و از گرسنگی نمردن به خانم یا خواهر و مادر و دوست دخترم احتاج دارم و خودم نمیتونم یعنی سکسیست هستم. نمیشه اینطوری بهش نگاه کرد که حوصله و توانایی یک خانم در کارهای multi task مثل آشپزی  در طولانی مدت ممکنه بیشتر باشه (سریع نگین بهترین آشپزهای دنیا مردن) و از لحاظ طبیعت و شاید فرهنگی یک زن آشپزی و توجه به تغذیه ی عزیزانش رو یکی از روش های ابراز محبت خودش قرار میده و از طرفی کارهای دیگری که ازش بر نمیاد رو از یک مرد میخواد؟ ایشون معتقدن اگر یک زن توقع داشته باشه در ماشین رو براش بار کنن سکسیسته مگر اینکه متقابل باشه. نمیشه اینطوری نگاهش کرد که خلقت یک مرد طوریه که مراقبت کردن و مسئول چیزی یا کسی بودن رو دوست داره و در رو برای یه خانم باز کردن برای یک زن نوعی حمایت فیزیکی و عاطفی محسوب میشه ولی شاید نیاز عاطفی یک مرد با یک روش دیگه بیشتر برآورده بشه تا اینکه یه زن در ماشین رو براش باز کنه و زن باید اون نیاز و روش برآورده کردنش رو پیدا کنه؟ 
به نظرم راه درستِ برابری، تساوی هم سان سازی نیست. راه حل درست توجه به اندازه به نیازهای ویژه است.

یه نوشته ی قدیمی:



اعتقدات ایشون:
 من اگر به جز تخمِ مرغ نیمرو غذای دیگری نتوانم درست کنم | و اگر یک‌روز زنم-خواهرم-مادرم-دوست‌دخترم خانه نباشد از گشنگی بمیرم | من یک آدمِ‫#‏سکسیست‬ هستم.
- اگر خانه‌ی من کثیف و بی‌نظم شود و در جوابِ اینکه چرا به این وضع دچار شد پاسخ بدهم:"خانه‌ای که زن نداشته باشد همین است" | من یک سکسیست هستم.
- اگر هنگامِ دیدار با جنسِ مخالف | صبر کنم که او اول دست دراز کند | من یک سکسیست هستم.
- اگر هنگام از در وارد شدن | بگویم "اول خانم‌ها" | من یک سکسیست هستم.
- اگر دوست دخترِ من توقع داشته باشد پیاده شوم و درِ ماشین را برایش باز بکنم | دوست‌ دخترِ من یک سکسیست است...مگر این حرکت دو طرفه باشد...
- اگر یک خانم در اتوبوس - قطار و ... از من توقع داشته باشد که بلند شوم و به خاطرِ زن بودن‌اش جای‌ام را به او بدهم | آن خانم یک سکسیست است | و اگر من داوطلبانه همچین حرکتی را انجام بدهم | من یک سکسیست هستم.
- اگر در رابطه‌ی جنسی من به فکرِ اورگاسم و لذتِ طرف مقابل‌ام نباشم و در موردِ بدن‌اش بی‌اطلاع باشم و به فکرِ لذت بردنِ خودم باشم | اگر ".. لیسی" را به جای یک عملِ عادی رابطه‌ی جنسی یک فحش بدانم | من سکسیست هستم.
پرداختن به سکسیسم و مباحثِ در این مورد قطعاً خوب و مفید است | اما به شرطِ اینکه در زندگیِ روزمره خودمان به اولیه‌ترین اصول‌اش پای‌بند باشیم.
در واقع بهتر است بگویم اول قضیه‌ی غضنفر را حل کنیم | بعد بنشینیم به مارادونا بپردازیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر