۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

هوا هوای اون موقع هاست که صبح وقتی هوا تاریک بود هنوز پا میشدیم و فامیل میومدن دم خونه ما راه میوفتادیم به سمت شمال. بعد اوایل اتوبان تازه میزدیم کنار و صبحونه میخوردیم. با اینکه هیچ وقت قانع نشدم چرا مجبوریم نصفه شب از خواب پاشیم راه بیافتیم
هوا هوای صبح تهرانه...
هوا هوای صبح پارک جمشیدیه و سنگ فرش های خیسه...
هوا هوای صبح میدون آزادی و دود اتوبوسه...
هوا هوای کلاس های صبح زود دانشگاهست...
هوا هوای منه...

۳ نظر:

  1. اولا که چقدر وبلاگت خوشگل شده.
    ثانیا عمه فدای دلت شه

    پاسخحذف
  2. در وطن خویش غریب۱۸ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱:۳۵

    یعنی هوا هر جوری باشه من رو باید صبح زود با کاردک از رو تخت بکنن، اصلاٌ صبح زود فقط هوا، هوای تخت خوابه

    پاسخحذف