۱۳۹۴ خرداد ۱۳, چهارشنبه

جامعه ای که مردمش با کوچکترین چیز شاد یا با کوچکترین چیز غمگین میشن لزوما نشانه ی زنده بودن و سلامت عواطفشون نیست. گاه نیازهای پاسخ داده نشده است که انقدر اومده رو و از سر نیاز اومده دم دست که با کوچکترین تلنگری تغییر میکنه.
میگن خیلی از محبت هایی که ادم ها میکنن نشونه ی طلب اون محبت هست. و از طرفی خیلی وقت ها ماها اونجایی که خودمون احساس کمبود و ضعف میکنیم رو برای دیگری پر نمیکنیم اتفاقا.
ادم موفقی که همه جوره برای زندگیش و خوب بودنش تلاش کرده ولی عوض اعتماد به نفس بالاش با کوچکترین تعریف و تمجیدی غرق در شادی میشه و با ناچیزترین انتقادی احساس ضعف میکنه یا رفتاری نشون میده که نشان از اون داره و اعتماد به نفس گم شده اش رو تو رفتار این و اون با خودش جست و جو میکنه یعنی جامعه اونجایی که باید بهش اون اعتماد به نفس رو میداده نداده. یعنی مردم یا چیزهای کاذب و غیر اصیل براشون ارزش بوده که افراد ارزشمند واقعی رو نادیده گرفتن و ارضاشون نکردن یا اون چیزی که خودشون ازش بهره مند نبودن رو در دیگری هم تمجید نکردن تا کسانی که دارنش به خاطر به دست اوردنش یه خودشون افتخار کن
به نظرم ادم هایی که اعتماد به نفسشون پایینه لزوما مشکل از خودشون نیست. یه بخشی از اعتماد به نفسش رو ادم باید از جامعه بگیره. جامعه ای که ارزش هاش روز به روز داره تغییر میکنه و از طرفی ادم هاش یاد نگرفتن به دارایی همدیگه افتخار کنن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر