۱۳۹۳ آذر ۱۷, دوشنبه

نمیدونم چیه جریان ما ایرانی ها همه اش فکر میکنیم وقتی یکی ناراحته باید دل داریش بدیم و یه طوری نشونش بدیم غصه اش بزرگ و مهم نیست و سعی میکنیم یه کاری کنیم جدیش نگیره و فراموشش کنه و  این راه حل انتخابیمون برای بهتر کردن حال طرفمونه.
بعضی وقت ها راهِ از بین رفتن یا سبک شدن غم واسه اش سوگواری کردنه. همیشه اینکه سعی کنی فراموشش کنی دورش نمیکنه. گاهی اوقات باید بهش پرداخت که برطرف بشه. بعضی وقت ها وقتی مسیر  و زمانِ لازمِ خودش رو طی کنه بهتر و حتی زودتر میره.
بعضی وقت ها بهتره با طرف همزاد پنداری کنیم، باهاش اشک بریزیم یا بهش نشون بدیم دردش رو میفهمیم که حالش بهتر شه.

آدم هایی که چیزی که واسه خودشون مهمه ولی اگه برای دیگری اتفاق بیافته سعی میکنن کوچیک جلوه اش بدن تا حالش رو بهتر کنن اذیتم میکنن.
اون هایی که اگه واسه تو پیش بیاد کمتر دردشون میاد تا برا خودشون
مثلا اون هایی که خودشون قدرت ساده زیستی و به حرف مردم توجه نکردن رو ندارن ولی وقتی کسی مثلا از لباس کهنه اش خجالت میکشه ازش تعریف میکنن و اعتقاد دارن هیچ ایرادی نداره. یا اگه اعتقاد دارن واسه اینکه حال اون رو بهتر کنن فقط بلدن منکر واقعیت بشن به جای اینکه بهش بپردازن.
اگر توانایی مقابله با چیزی نداری ولی کسی که باهاش مقابله میکنه رو تحسین میکنی یه بحث دیگه است ولی اگر چیزی که برا خودت درد داره واسه دیگران به همون اندازه دردناک نمیدونی یا به همون اندازه دردت نمیاره اذیتم میکنه.
دیدی اون هایی که تا وقتی با یکی دوستن همه جوره دلشون میخواد طرف پایه باشه ولی وقتی میخوان باهاش ازدواج کنن اون رفتارها رو در کسی انتخاب نمیکنن؟
دیدی طرف خودش جرات مخالف موج حرکت کردن رو نداره ولی به تو جسارت میبخشه؟ اگه نیتش خیره و به جسارت تو افتخار میکنه یه بحث دیگه است. حرف سر اونیه که یه کاری رو صلاح خودش نمیدونه و شایسته و مناسب خودش ولی واسه تو بد نمیدونه.
خودش سنگین رنگین میشینه  که شخصیتش زیر سوال نره ولی به جک های تو میخنده و از مصاحبت با تو لذت میبره چون جو رو شاد میکنی. هیچ وقت به تو نمیگه تو هم سنگین رنگین باش که شخصیتت زیر سوال نره.
عادت کردیم مصرف کننده باشیم. برای بهتر شدن اوضاع، بهتر شدن جو، جامعه، حال خودمون، حال اطرافیانمون... و تو این مصرف از هیچ چیز دریغ نمیکنیم حتی مصرف آدم ها.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر