۱۳۹۱ آذر ۲۸, سه‌شنبه

تازه من اونیم که یک عمر یاد گرفتم و ادعام شده وظیفه ات کمک کردنه و اصلا برای همین خلق شدی, بعد منِ اینطوری هم حتی وقتی دارم به یه مستحق کمک میکنم با اینکه هیییییییییییچ منتی سرش نیست و اول و آخر وظیفه ی خودم میدونم ولی بلاخره آدم تو این دنیا از طریق مسیری که انتخاب میکنه و کارهایی که میکنه و نمیکنه است که یه تصویر از خودش تو ذهنش داره و هر روز بررسیش میکنه ببینه از اونی که هست راضیه یا نه دیگه! بعد خیلی وقت ها هست که اگه اصلا کار خیرخواهانه ای که میکنی حتی کاملا هم از سر خودخواهی, از جنس رضایتی که از خودت با کارخوب کردن پیدا میکنی و نیازی که به این حس داری, هم که باشه کافیه که عملت با هرنیتی هم که باشه به سود و رفع نیاز دیگری تموم میشه, پس خوبه. ولی کل این هارو گفتم بگم که با تمام این پیش فرض ها هم که باشی دیدی تا یه کار خوب میکنی سسسسسسسسسسسسریع تمام اونهایی که در ازاش میشه اتفاق بیافته و داره می افته و میخوای که بیافته با سرعت تیتراژ آخر فیلم ها لیست میشن جلو چشمت؟ که الان صدقه دادم دفع بلا میشه, الان در ازای صدقه ام میشه این رو از خدا بخوام که فلان، الان چقدر من آدم خوبی بودم که این کار و کردم, الان خدا چقدر ازم راضیه, الان میتونم پس فردا یه چیز شد یه چیز دیگه ازش بخوام, الان چقدر من اون آدمی که بهش کمک کردم رو خوشحال کردم, الان من چقدر آدم خوبی بودم که سعی کردم کمک کنم ولی اتفاقا حواسم هم بود که فکر نکنم خیلی آدم خوبی ام و و و .... 
ولی کلا یه بارم اینطوری نگاش کن ببین چی میشه:
ببین!
لازم داشته
ازت خواست
داشتی 
دادی
تمام.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر