۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

چقدر دلم تنگ شده خدا.....
برا اونی که ایران بودم
برا همه کس
برا همه جا
همه چی
خیابون ها
آدم ها
خنده ها
دلم لک زده واسه اینکه تو خیابون ها و صف و مغازه ها با آدم هایی که نمیشناسم حرف بزنم و بگم و بخندم بعدم برم. 
دلم تنگ شده که بین کس هایی باشم که بهشون هیچ وابستگی ای ندارم ولی گوشت و خونم بهشون وصله و زبونم رو میفهمن.
دلم تنگ شده واسه آدم هایی که ارزشش هاشون با من یکیه.
رادیو 7 که گوش میدم هوایی میشم...
اینجا ساکتم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر