کلاً
دوباره سیب بچین حوا... خسته ام. بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
۱۳۹۰ فروردین ۱۴, یکشنبه
3
3 ماهه مامان بابام رو ندیدم
اندازه ی مدت یه تابستون. یه تابستون که وقتی میگذره از یه سال تحصیلی میری یه سال تحصیلیه دیگه. سالت عوض میشه انقدر طولانیه.
3ماه اندازه ی یک فصله.
سه ماهی که واسه یه کنکور ارشد خوندن بسه انقدر طولانیه.
3
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر