کلاً
دوباره سیب بچین حوا... خسته ام. بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه
یه کتاب خوب که دستم باشه یه مدتی و ذره ذره بخونمش حس میکنم عاشق شدم. هروقت یادش میافتم دلم یهو میریزه و ذوق میکنم.
متن و وبلاگ و داستان کوتاه خوب که پیدا میکنم حس میکنم همین الانه که بمیرم. تند تند میخوام تا نمردم همه اش رو بخونم. ول نمیکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر