کلاً
دوباره سیب بچین حوا... خسته ام. بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
۱۳۹۰ آذر ۱۸, جمعه
"هیچ وقت فکر نمیکردم بشه یک نفر رو انقدر دوست داشت" یادم نمیره این جمله اشو...
بهم فرصت داد ببینم میتونم و میخوام یه نه. رهایی مطلق. خودشو جاری کرد و به من فرصت داد.
یک خاطره ی خوب موند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر