من عادت دارم همیشه خودم رو و یه حرکتی که ازم سر میزنه رو بشناسم و بدونم از کجای شخصیتم نشات گرفته.
الان که مجبورم به خاطر شرایط جامعه ای که توشم خود واقعیم نباشم اصلا از خودی که هستم راضی نیست. نه چون خودم نیستم یا تظاهر میکنم و از این حرف ها بلکه به خاطر اینکه غیر از ورژن اصلاح شده ی خودم بلد نیستم آدم خوب دیگه ای باشم. نه اینکه خودم آدم خوبیم. یعنی اینکه اگه خودم باشم انقدر خودم رو میشناسم که بتونم انتقاد و اصلاح و کنترل کنم و ورژن بهتری از خودم باشم. ولی وقتی خودم نیستم اصلا بلد نیستم یه آدم خوب دیگه باشم. آدمی که ایده آلم نیست دارم جلوه میکنم و این اذیتم میکنه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر