با همه سختی هایی که پزشکی رو تنهایی و بدون خانواده خوندن با خودش داره یه چیزش واقعا به درد میخوره. اینکه وقتی چ... ام انققققدر غلیط میشم و تا تهش میرم که به راحتی دیگه تموم میشه و ازش در میام. تاحالا تا این غلظتشون نمیتونستم تجربه کنم. به خاطر اینکه تا تتتتتتهش میرم خود به خود خوب میشه. بعضی وقت ها انقدر محکم اخم میکنم که بیشتر از اون صورتم جمع نمیشه، قششششنگ حالم رو بهتر میکنه.
صد سال سیاه سختی هاش با این حسنش واسم کمرنگ نمیشه ولی کلا چون رشته و شرایط چ.. زایه، تنهاییش لازمه. هم واسه خودت هم اطرافیان بدبختی که اگه بودن مجبور بودن تحملش کنن.
کلا همه سختیش به اینه که یک سال تو بهترین ناز و نعمت و کمترین دغدغه درسهاش رو تجربه کردم. بیشتر دردناک میشه وقتی میدونی چقدر می تونست خوش بگذره و نمیگذره.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر