همه ی ما آدم ها واسه یک سری نیازهامونه که با هر آدمی رابطه ی خاصی رو تشکیل میدیم و نسبت های مختلفی با اطرافیانمون برقرار میکنیم. فقط وقتی از اون نیاز های همدیگه با خبر میشیم و می فهمیم جزو برطرف کنندگان کدوم دسته از نیاز های اون طرف هستیم جبهه می گیریم. ترجیح میدیم مارو جزو دسته ی خاصی از نیاز هاشون قرار میدادن که اصلا تو اون دسته به ما اعتماد ندارن.
اولین جمله ی نوشته رو قبول دارم اما از بعدش که نوشتی جبهه میگیریم، یه کم مشکل پیدا کردم. مطمئنی همه همین عکس العمل رو دارند؟ یعنی نمونه های زیادی رو بررسی کردی(به خاطر وجود ذهن تحلیل گر) یا این نوع برخورد خودت با موضوعه؟
پاسخحذفبیشتر منظورم خودم بود. ولی تو خیلی مطمئنم هست. کیس نمیخواستم توضیح بدم. یکم شاید دقت کنی تو خودت هم پیدا کنی.مثلا اگه به یه نفر علاقه داشته باشی و اون بهت بگه منم تو رو دوست دارم ولی جاست فرندی و انتخاب ازدواجیش یکی دیگه باشه چه حسی بهت میده؟ یا اگه بدونی یکی هروقت میخواد فان داشته باشه میاد سراغ تو ولی واسه مشورت گرفتن تو انتخاب های جدی زندگیش به یکی دیگه اعتماد داره و سراغ اون میره و و و ...
پاسخحذفاین ها من رو اذیت میکنه و شخصیت و خاصیتم واسه خودم زیر سوال میره. دیگران رو نمیدونم.
بستگی داره برطرف کننده ی کدوم نیاز آدم ها باشی تو هر رابطه ای.