کلاً
دوباره سیب بچین حوا... خسته ام. بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
۱۳۹۱ آذر ۱۸, شنبه
هرچه داشته ام خرجت کرده ام,
یوسف من...
بگذار تنها کلاف نخی که از من باقیست نگه دارم
میخواهم شال گردنی ببافم برای سرمایی که کنارت نیستم,
باشم.
از "من"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر