چند وقت بود با چراغ خاموش نخوابیده بودم.
چند وقت بود یه فیلم و که از وسطش یهو میدیدم خوشم میومد نرسیده بودم تا آخر نگاه کنم.
چند وقت بود هروقت خواستم از خواب پا نشده بودم.
چند وقت بود ذهنم وقت نکرده بود به هرچی دلش میخواد فکر کنه یا اگه یه چیز به ذهنم رسیده بود نرسیده بودم تا آخرش بهش فکر کنم.
چند وقت بود بی هدف راه نرفته بودم.. از رو عادت تند میرم یادم میافته کاری ندارم و میتونم عجله نکنم.
چند وقت بود بی هدف راه نرفته بودم.. از رو عادت تند میرم یادم میافته کاری ندارم و میتونم عجله نکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر