احساس میکنم اون روز که خدا تند تند داشت آدم خلق میکرد و می فرستاد بعضی هاشون یهو یه چیزی درمیومدن که خودشم بغلشون میکرد و محکم میچلوندشون در آغوشش از بس که ناز و خوب درمیومدن، بعد میفرستاد زمین.
به نام خدایی که پیرمردها را آفرید...
به نام خدایی که پیرمردها را آفرید...
من یک پیرمردم... D:
پاسخحذفحوری ها بغلت نرکردم که انقدر سرخوشی. خدا بغلت کرده ;)
پاسخحذف