کلاً
دوباره سیب بچین حوا... خسته ام. بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
۱۳۹۱ آبان ۶, شنبه
همیشه یه صبحی که وقتی چشم هات رو تو رختخواب باز میکنی و به یاد دیشب لبخند میزنی کافی نیست,
گاهی اوقات باید بود تا فردا صبح هم برایش پنکیک و قهوه ی خوب درست کنی...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر