اینجا مهمنپزیر شاه عبدل عظیم، من دراز روی تخت،. همه خواب، ساعت حدودای ۱.۳۰شب باید باشه.
بابا چند وقت بود هوس کرده بود یه شب مثل قدیما بریم شاه عبدل عظیم بخوابیم با بقچه و بارو بندیل. عمو حمید اینا پای ثابت مسفرتی ما هستن. حتا ماشینم نبوردیم. یه ساک دستمون گرفتیمو با مترو اومدیم تا شهر ری. از اونجام با اتوبوس تا حرم. کولم نیم متر از خودم عقبتر بودو هی میخورد به همه. فکر کنم حقی که توی راه به گردنم اومد از صوابی که اینجا کردم بیشتره ؛) تنها کسی که به تیپش نمیومد داره مثل قدیمیا میره زیارت من بودم. چی کار کنم؟! همه لباسامو بستم توی چمدونم، هفته دیگه این موقع از هتل فیلیپین مینویسم ایشالا.
یه مرد تو اتوبوس عادیه سطح شهر به سمت حرم، بلند برای سلامتی اینو اون صلوات میدادو همه میفرستادن. گفتن اول بریم زیارت بعد بازارشو ببینیم. از این بازار سنتی اجق وجقا که جلو تک تک مغازهاش میتونی به یکی از همراهت بگی: خدا شششششاهدِ اگه اینو نخری... :د
همه چی میل داشتم، قطّاب، آلوچه، شاهدونه، غار قوروت، چای، ولی عین اینا که روزه ان رد میشدیمو میگفتن بعد از زیارت، انگار میگن بده افطار! ولی توی اون بلبشو یه انگشتر خریدم حالم بهتر شد :د
از بعد هلند تاحالا نیومده بودم، بیوگرافیشم خوندم، کلا چسبید، یه آقاهه توی حیاط با موبایل صحبت میکردو بلند گریه میکرد: مطمئنم تو شفا میگیری، اونجوری خواستم، خوب شی میخوایم باهم بریم کربلا...
برگشتن کلی خوردنی جذاب خریدیمو شامم کبابو نون تافتون تنوری، کیف داد.
مسافرخونمون عالمیه واسه خودش. یه اتاق ۶ تختهٔ مرتب ساده، ولی بوهاو صداهای که هر از چندی میاد مطمئن میشی که خواستهٔ بابا برآورد شده و مثل قدیما اومدیم ؛)
عمو حمید همچین پتوی مسافر خونه رو پیچیده به خودش که مطمئنی رفته سربازیو تو کار تمیزو کثیف نیست!
نه به زود خوابیدن عادت دارم نه سمفونی خوررو پفهای پخش در فضا و صدای تقو توق تختها و او لولهٔ آب روکار طبقه بالایی که روی دیوار ماست و انگار داریم روی صداش کرال پشت میریم و سخنرانی یارو اتاق بغلی که ما در بطنشیم از صدای بلندش، بهم این اجازه رو میده.
گفتم بیام بنویسم حداقل. فینگیلیش نوشتم که توی موبایل طول نکشه،
هنوزم خوابم نمیبره. بابا هم بیدار شد.
شاید یه پرتقال بخورم
*بیا بابا اینم فارسیش کشتی مارو. همش آدم و به زحمت میندازید :d
دو دقیقه دیگه می خواید بیاد گیر بدید غلط املایی بگیرید حالا :d
ممنون داییییییییییییییییییی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر