۱۳۸۹ آذر ۱۵, دوشنبه

خانه

برعکس خیلی ها که وقتی تنهان دوست دارن بی لباس یا با لباس کم تو خونه بچرخن٬ اون دوست داره لباس همیشگیش یا به اسم ما٬ لباس خونشو بپوشه. میگه شلوارم و در آوردم که راحتیمو بپوشم٬ کار پیش اومد همونجوری انجام دادم و هی طول کشید ولی معذب بودم. چند دقیقه که گذشت یهو به خودم اومدم و دیدم متوجه نبودم و دیگه حس قبلیو ندارم.


میگه اگه به این راحتی به عریانی یا چیزایی که برامون قبیح بوده عادت کنیم٬ نگهداریشون خیلی سخته.







امیر عباس هروقت قهر می کنه میگه: بریم خونمون.


بعد از اینکه چند روز از سفر ترکیه اشون گذشت به راحتی یاد گرفت که بگه: بریم هتل.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر