۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه
بدی
شانس بزرگیه! یادتون باشه اگه خواستین یه زمانی بدی کنید٬ انقدر بزرگ باشه که کسی حاضر نشه تلافی کنه و سریع ازتون بکنه. اینجوری ضرری بهتون نمیرسه
۱۳۸۸ مهر ۷, سهشنبه
امتحان کنید
اینکه دورو برت شلوغ باشه مهم نیست٬ مهم اینه که به چه دلیل دورتن. چون اون آدم و میشناسم که و میدونم همه از سر تشریفات و رودروایسی تو مراسماشون شرکت میکنن.
کلا واسم جالبه بدونم وقتی رئیس یه شرکت بزرگ٬ یه تاجر٬ یه هنرمند یا هر کس دیگه یه ابروشو انداخته بالا و با همه سر سنگین صحبت میکنه و فکر میکنه چه خبره و خیل خبره٬ یه دفعه نشسته به عمق رفتاری که داره فکر کنه و از خودش فقط همین یه جملرو بپرسه: حالا که چی؟
بعضی وقتها که از خودم خیلی خوشم میاد و یه ابروم میبینم ناخوداگاه رفته بالا از خودم سریع میپرسم٬ بر فرضم که باشی٬ حالا که چی؟ یهو با مخ میرم تو زمین. چون واقعا میبینم: هییچییییی.
انقققققدر این سوال و از خودم میپرسم٬ حتی سر مسائل ساده. اگه واقعا جواب خوبی داشته باشه که حرکتم هدفمند میشه٬ ولی اگه نداشته باشه همون لحظه از خودم خجالت میکشم که فکر میکردم خبریه. وقتی میگم سر چیزای ساده٬ یعنی واقعا ساده!
۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه
پدر مادر
مثلا اونو میفهمم که اگه داری با تلفن صحبت میکنی و پدر یا مادر ازت خواسته ای دارن احترامشون واجبه و به راحتی میتونم قطع کنم. ولی نمیدون در این حدشم لازمه که در حال صحبت با تلفن٬ پدر یا مادر یه مطلب معمولی و میخوان مطرح کنن که بعدا هم میشه عنوان کرد. اون موقع هم شایستس که تلفونو قطع کرد به خاطر اونها؟ گیرم بین ارزش و احترام پدر مادر و رعایت آداب اجتماعی و ارزش گذاری برای بقیه ی آدمهاییه که باهاشون در ارتباطیمه.
یه جورایی اصلا تعادل برقرار کردن بین این دو قشر عادلانست یا حتما پدر و مادر سهم بیشتری میبرن حتی به قیمت خیلی چیرا؟
از اون طرف آقای بهجت و میبینم که چون پدرشون میدیده خیلی ایشون عبادت میکنن و دارن خودشونو خیلی به زحمت میندازن٬ ایشونو از این کار منع میکننو فقط میگن باید واجباتتو انجام بدی. و آقای بهجت به خاطر حرف پدرشون تا زنده بودن پدر همین کارو میکردن. با اینکه تازه عبادت کاملا امری شخصیه!!!!!! از این طرفم خیلی جاها احساس میکنم مردم و از خودم میرنجونم اگه بخوام مطاع امر پدر و مادرم باشم. البته میدونم که با برخورد مناسب میشه از این رنجش جلو گیری کرد ولی چون حق پدر مادر و میزان احترامشونو هنوز نمیدونم٬ حق مردم واسم بزرگ جلوه میکنه
به زبون ساده تر اینکه: طرف از بس از علائقش میگه ما هم به اشتباه شیفته ی همونا میشیم. در صورتی که با حرفهای اون٬ ما باید پی به لذت کشف علاقه ی شخصی ببریم و در صدد پی بردم به ابعاد مال خودمون بربیایم.
مثال: یکی خیلی خوب سه تار مینوازه. از نواختن و احساسات اون آدم ما هم سریع شیفته ی سه تار میشیم و میریم ثبت نام میکنیم تو کلاسهای آموزشیش. یاد نگرفتیم فکر کنیم شاید اون حسی که در اثر شنیدن اون نوا در ما ایجاد شده٬ جرقه ی علاقه به موسیقی یا اصلا صرفا هنره. بگردیم ببینیم به کدوم قسمتش؟ مهم نیست اگه آخرش علاقه ی واقعیمون سه تار دراومد. مهم اینه که به علاقی دیگران علاقه مند نشیم٬ بلکه به جنس حسی که در ما ایجاد کرده توجه کنیم!
۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سهشنبه
خدا به حرف آدم گوش میده
(امیدوارم همه واسه حاجات خود مجری هم دعا کرده باشن)
یکم فکر کن
قول
آره دیگه. بههونه خوبیه. چون جاشون نیستیم٬ نمیتونیم هم خودمونو جاشون بذاریم و رو شخصیتمون پیشاپیش کار کنیم که اگه خدایی نکرده یه اتفاق ناگوار واسمون افتاد٬ آدم باشیم و کاری که درسته بکنیم.
فقط نمیدونم چرا همیشه میتونیم خودمونو جای بچه پول دارا بذاریم و تصور کنیم اگه ما به جای اونا بودیم چطوری خرج میکردیم...
تمرین کردن کسیو نمیکشه. فقط انسان ترت میکنه. همین. فوقشم تو موقعیتش نمیتونی به قولت عمل کنی ولی حداقل یکم بیشتر دلت میلرزه.
قبل از خیلی حوادث آدم میتونه خیلی قول ها بده.
۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه
بقالی
حتما حتما برای رفع کسالت٬ بیماری و یا حتی چک آپ سلامتی به پزشک مراجعه کنید و سر خود دارو مصرف نکنید. به دو دلیل عمده:
- بی اطلاعی از عوارض داروها٬ که مطمئنا اگه نا به جا مصرف بشن یه دردو درمان میکنن ولی هزار تا درد دیگه به همراه میارن.
- ایجاد مقاومت دارویی. یعنی اگر دوز قوی یا نادرست دارو برای بیماری ساده استفاده بشه٬ بعدا که به بیماری جدی تری مبتلا شدید و به این دارو احتیاج داشتید٬ بدن به این دارو که درمان اصلی در این شرایط به حساب میاد پاسخ نمیده و درمان نا موفق خواهد بود.
پس توصیه ی همیشگی: مشورت با پزشک.
اما...
یه پزشک با تعهد و پزشکی که مطبشو با بقالی اشتباه نگرفته. بدونید پیش کی میرید. این هم به نفع پول و سلامتیه شماست و هم تجربه و محبوبیت اون پزشک.
- شما رو به خدا٬ هر دارویی پزشک بهتون میدرو سریع قبول نکنید و ملاکتون برای خوب بودن یه دکتر تعداد زیاد داروهایی که میده نباشه. دکترا اینو میدونن و فقط دارو میدن. شاید لازم نباشه. تعهد شده کسب و کارو تجارت!
- قبل از اینکه پی درمان و دارو باشید از پزشک علت بیماریتونو بپرسید تا دوباره دچار نشید.
- از پزشک بخواید علت تک تک داروهایی که براتون تجویز کرده رو بهتون بگه و انققققققققدر به مسککن اکتفا نکنید و از تجویزش شاد نشید. خیلی وقتها همون دردی که دارید سرکوب میکنید به شما هشدار پیگیریی میده. پزشکی که مریض بی اطلاع و بی مطالعه پیشش میره با درمان علامتی بیماری٬ اونو راضی نگه میداره. این ظلم رو به سلامت خودتون و جامعه نکنید.
- ولی اگه پزشک یه داروی مورد نیاز داد و به پزشکتون اعتماد دارین٬ حتما حتما دوز دارو رو تا آخر مصرف کنید. به ویژه چرک خشک کن ها رو. چون نصفه مصرف کردنش فقط باعث متوقف شدن فعالیت بعضی میکروبها میشه ولی اونهارو از بین نمیبره و در صورت قطع دارو دوباره رشد میکنن. دوز تجویز شده مهمه. نصفه رها نکنید حتی اگه طیاد به نظرتون میاد.
سلامت جامعه شده یه تفریح که خیلی ها دارن ازش پول در میارن. این ماییم که نباید این اجازرو بهشون بدیم.
به پزشک خوب و با تعهد همیشه اعتماد کنید!
۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سهشنبه
یاد
این روزا خیلی جاها عکس حسین پناهی و همراه با خسرو شکیبایی میبینیم. این دو تا چه ربطی به هم دارن که عکسشون یه جاست٬ جز این وجه مشترکشون که هر دو صدای خوب و دلنشینی داشتن؟ ولی شاید یه وجه مشترک دیگشون که اون دوتارو کنار هم آورده اینه که چند وقته دلمون برا جفتشون تنگ شده...
۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه
تولد ستاره ای پروانه ای شکل٬ ارسال شده توسط تکنولوژی جدید ماهواره ی هابل
کجای این هستی جایگاه ماست و چی میدونیم از اینکه در هر جای این جهان داره چی میگذره؟ ادعامون واسه کدوم سهم و کدوم تاثیرمون از وجود و خلقت این بی نهایت و عظمته؟
تپش قلب
۱) افزایش ضربان قلب در دقیقه٬ در افراد معمولی.
۲) افزایش میزان خون خروجی قلب در هر انقباض٬ در افراد ورزشکار. چون حجم و قدرت عضله ی قلبشون در اثر ورزش افزایش پیدا می کنه.
نکته ی جالب اینه که افراد ورزشکار به علت استفاده از مکانیسم دوم در دوران فعالیت بدنی بالا٬ تعداد ضربان قلب کمتر ولی با قدرت بیشتری از افراد معمولی دارن. ولی هنگامی که فعالیت بدنی خود رو کنار میذارن٬ بدن خود به خود تمایل داره برگرده به مکانیسم اول مثل افراد معمولی و استفاده ار تعداد ضربان بالا تر برای حفظ جریان خون عادی بدن. و این در شرایطیه که افراد ورزشکار به این تعداد ضربان قلب عادت ندارن و پس از کنار گذاشتن ورزش احساس تپش قلب میکنن. در صورتی که بدن فقط داره به مکانیسم طبیعی خودش برمیگرده و این تعداد در افراد معمولی عادیه. البته باید دونست که این میزان تپش از لحاظ پزشکی هم برای ورزشکاران مشکل تپش قلب محسوب میشه و باید کنترل شده باشه.
به این علت هست که ورزشکاران بعد از کنار گذاشتن ورزش تپش قلب میگیرن